کاغذهای کتاب زندگی ورق می خورند
ومن درسطرسطراین کتاب ردپایی ازنوررا دنبال می کنم
چقدرسخت است
نوربامن قهرکرده است
دیشب ماه هم به من لبخند نزد
وانگارتمام دنیا سکوت ممتد تنهایی من را فریاد می کردند
نور، نور، نور تاریکی ممتد است
ونوررایارای تابیدن بروجود نیست
دیشب شنیدم پروانه می گفت
کاش انسان باخودش روراست بود
ومن به پروانه خیالم فریاد زدم
نگاه حقیقتی است انکارناپذیر
واین روراست ترین جلوه انسانی است
وآن پروانه چقدرسخت جلوی اشکهای دلش را گرفت
تقدیم به همه عاشقان واقعی ( حرف دل یاس..... )
نظریادتون نره ( تا بتونم بعدا هم سروده هام رو بذارم )
|