عشق چیست؟
عشق حلال مشکلات وسختی هاست . آنچه که رنگ زندگی را تغییرمی دهد وآنرا با هیچ ثروتی نمی توان به دست آورد، آنچه که مارا به طرف خدا می کشاند وپیوند زیبای زمین وآسمان را شکل می دهد.
دراین دنیا کسی عاشق است که به دنبال به دست آوردن نباشد، بخواهد بفروشد. نه اینکه درقبال فروختن چیزی به دست آورد، رایگان تقدیم کند. عاشق به دنبال به دست آوردن معشوق نیست. به دنبال ذوب شدن در معشوق است، به دنبال این است که مملو از معشوقش شود، ملک معشوقش شود.
عشق شعله است. شعله هرکجا که بیاید، هرچه هست می رود، درمیان شعله ها جزخاکستر چیزی برجای نمی ماند. عشق خاکستر می سازد.
" هرجا که رسد سوزد وبه رنگ خود درآورد."
عشق زاویه ندارد، عشق زمان ومکان ندارد، عشق آنچنان مدیراست که ازوجود آدمی خشم، نفرت، خشونت، کینه را خالی می کند.
دشمن پروری برای عاشق معنا ندارد، کینه دردل عاشق جایی ندارد.
" عشق بنده را به خدا می رساند."
کارعشق آن است که چون نام لیلی شنود گرفتار عشق لیلی شود به مجرد اسم عشق، عاشق شدن کاری تحفه و اعجوبه باشد، کار طالب آن است که درخود جزعشق نطلبد.
" وجود طالب ازعشق است بی عشق چگونه زندگانی؟"
زندگی یعنی عشق، مرگ یعنی بی عشقی
سودای عشق اززیرکی جهان بهتراست، دیوانگی عشق برهمه عقلها افزون آید.
وقتی که کسی عشق آسمانی پیداکرد، حکمت الهی سرازیر قلبش می گردد.
|